گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد دوم
پیامبر بزرگ الهی



پیامبر بزرگ الهی قرآن کریم در آیهي دویست و پنجاه و هشتم سورهي بقره به گفتوگوي ابراهیم علیه السلام با نمرود اشاره
میکند و میفرماید: 258 . أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِي حَ اجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِي یُحْیِیْ وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا
أُحْیِی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي کَفَرَ وَاللّهُ لَا یَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ تفسیر
قرآن مهر جلد دوم، ص: 282 آیا اطلاع نیافتی از [حال کسی که چون خدا به او فرمانروایی داده بود، با ابراهیم در باره پروردگارش
من (نیز) » : نمرود) گفت ) «. پروردگار من کسی است که زنده میکند و میمیراند » : بحث [و جدل کرد؟ هنگامی که ابراهیم گفت
پس کسی که «! پس در واقع خدا، خورشید را از خاور میآورد؛ پس آن را از باختر بیاور » : ابراهیم گفت «. زنده میکنم و میمیرانم
کفر ورزیده بود، مبهوت شد. و خدا گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند. نکتهها و اشارهها: 1. ابراهیم علیه السلام با یکی از
به بحث و گفتوگو پرداخت. او که از بادهي غرور حکومت سرمست بود، از ابراهیم علیه «1» جبّاران عصر خویش به نام نمرود
السلام پرسید: خداي تو کیست؟ ابراهیم علیه السلام در پاسخ گفت: همان کس که زنده میکند و میمیراند. ابراهیم در حقیقت
بزرگترین شاهکار آفرینش، یعنی قانون حیات و مرگ را که نشانهي روشنی از علم و قدرت مبدء جهان هستی است، مطرح
ساخت. امّا نمرود راه تزویر و سفسطه را در پیش گرفت و براي فریب اطرافیان و مردم گفت: منم که زنده میکنم و میمیرانم؛ یعنی
قانون حیات و مرگ به دست من است. در احادیث و تاریخ حکایت شده که نمرود براي تأیید عملی سخن خود، فوراً دستور داد
که دو نفر زندانی را حاضر کردند، و فرمان داد یکی را آزاد کنند و دیگري را بکشند؛ و گفت دیدي که چگونه زندگی و مرگ
به دست من است! ص: 283 ابراهیم علیه السلام وقتی در برابر مغالطهي دشمن قرار گرفت، میتوانست
اشکالات منطقی و مناقشات سخن نمرود را بیان کند؛ که کشتن یک زندانی و آزاد کردن دیگري ارتباطی با مسألهي مرگ و
حیات طبیعی و واقعی ندارد، امّا ملاحظه کرد که اگر به بحث و جدل در این باره ادامه دهد، فرصت از دست میرود و افرادي که
در مجلس جمع شدهاند در سخنان او اندیشه نمیکنند، از این رو در برابر نمرود دلیل دیگري آورد و گفت: خدا خورشید را از افق
مشرق بیرون میآورد، اگر حکومت جهان هستی به دست توست، آن را از مغرب بیرون آور. در اینجا بود که دشمن خاموش و
2. قرآن کریم زمان گفتوگوي ابراهیم علیه السلام با «1» . مبهوت گشت و نتوانست در برابر ابراهیم علیه السلام سخنی بگوید
نمرود را مشخص نمیکند، امّا از قراین برمیآید، که این گفتوگو بعد از بت شکنی ابراهیم علیه السلام و نجات او از آتش بوده
است؛ چرا که مسلماً قبل از آن، ابراهیم علیه السلام به عنوان یک فرد انقلابی و مخالف بتپرستی و حکومت خودکامه، مجالی پیدا
نمیکرد که با نمرود سخن بگوید. 3. در هنگام گفتوگو با دیگران و دعوت به سوي حق، از سه راه اساسی تفسیر قرآن مهر جلد
الف) استدلال که براساس برهان منطقی استوار است؛ ب) پند و نصیحت و موعظه؛ ج) «1» : دوم، ص: 284 میتوان استفاده کرد
جدل نیکو و محاجّه به این صورت که با استفاده از عقاید مورد قبول طرف مقابل، استدلال کنیم یا نظر او را نقد کنیم. نمرود با
پاسخی که به ابراهیم علیه السلام داد، نشان داد که اهل استدلال منطقی نیست و مسلماً موعظه و اندرز نیز در آن فرد متکبّر تأثیر
نداشت؛ از این رو ابراهیم علیه السلام به راه سوم، یعنی جدل پناه برد و او را بهتزده کرد. آري، ابراهیم علیه السلام میتوانست در
سخنان نمرود مناقشات عقلی و منطقی کند ولی طرف مقابل اهل استدلال منطقی نبود و فرصت از دست میرفت. 4. در هنگام
بحث با اهل باطل، باید به افکار عمومی توجه کنیم و اجازه ندهیم که آنان با استدلالهاي جدلی مردم را بفریبند و جدل را با جدل
پاسخ دهیم. این یکی از شیوههاي تبلیغی است. آموزهها و پیامها: 1. (اگر خوب بنگرید) میتوانید دلایل توحید و قدرت الهی را در
صحنهي هستی ببینید. 2. با مطالعات کیهانشناسی به خداشناسی برسید. 3. همچون ابراهیم علیه السلام مدافع توحید باشید و
صفحه 88 از 119
5. به استدلالهاي بهتآور طرّاحی کنید. 4. ستمکاري مانع هدایتپذیري انسان است. ص: 285
ستمکاران متکبّر اجازه ندهید با جدل مردم را بفریبند. و با استفاده از جدل نیکو، مواضع آنان را در هم بکوبید. *** قرآن کریم در
آیهي دویست و پنجاه و نهم سورهي بقره به داستان شخصی اشاره میکند که یکصد سال پس از مرگش زنده شد و نشانهاي از
رستاخیز گردید، میفرماید: 259 . أَوْ کَالَّذِي مَرَّ عَلَی قَرْیَۀٍ وَهِیَ خَاوِیَۀٌ عَلَی عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّی یُحْیِیْ هذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِاْئَۀَ
عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَبِثْتَ مِاْئَۀَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَی طَعَامَکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَ نَّهْ وَانْظُرْ إِلَی حِمَارِكَ
وَلِنَجْعَلَکَ آیَۀً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَی الْعِظَ امِ کَیْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ یا (اطلاع
نیافتی از) همچون کسی که از کنار آبادي عبور کرد، در حالی که [دیوارهاي آن، به روي سقفهایش فرو ریخته بود! (آن پیامبر با
و خدا او را صد سال میراند؛ سپس او را بر انگیخت؛ (و «!؟ چگونه خدا این [ها] را پس از مرگش [ان ، زنده میکند » : خود) گفت
بلکه صد » : خدا) فرمود ) «. یک روز؛ یا بخشی از یک روز را درنگ کردم » : پیامبر) گفت ) «؟ چقدر درنگ کردي » : به او) فرمود
سال درنگ کردي! پس به غذایت و نوشیدنیات بنگر، که هیچ گونه تغییر نیافته است! و [لی به الاغ خود نگاه کن (که چگونه از
هم متلاشی شده، و این امور براي این است که تو یقین پیدا کنی)، و براي اینکه تو را نشانهاي براي مردم (در مورد رستاخیز) قرار
پس هنگامی که «! دهیم. و به استخوانها بنگر که چگونه آنها را برداشته، [به هم پیوند میدهیم،] سپس گوشت بر آن میپوشانیم
نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق به داستان پیامبري «. میدانم که خدا بر هر چیزي تواناست » : (این حقایق) بر او روشن شد، گفت
اشاره میکند که با مرکب خویش با ص: 286 مقداري آشامیدنی و خوراکی به سفر میرفت. او در بین
راه به محلّی رسید که به شکل وحشتناکی ویران شده بود و استخوانهاي ساکنان آن به چشم میخورد. وقتی این صحنه را دید،
گفت: چگونه خدا این مردگان را زنده میکند؟ البته این سخن وي از سر تعجب بود، نه انکار و تردید؛ چرا که او از پیامبران الهی
بود. هنگامی که این سخن را گفت، خدا جان او را گرفت و صد سال بعد او را زنده کرد و از او پرسید، چقدر در این بیابان
بودهاي؟ او خیال میکرد که مقدار کمی در آنجا درنگ کرده است؛ از این رو فوراً پاسخ داد: یک روز یا کمتر از آن. به او
خطاب شد: یکصد سال در اینجا بودهاي. اکنون به غذا و آشامیدنی خود نظري بیفکن و ببین چگونه در طول این مدّت به فرمان
خدا هیچگونه تغییري در آن پیدا نشده است! و براي اینکه بدانی صد سال از مرگ تو گذشته است، به الاغ خود نگاه کن و ببین-
به عکس غذا و نوشیدنیات- از هم متلاشی و پراکنده شده، و مشمول قوانین عادي طبیعت گشته است. سپس ببین چگونه اجزاي
پراکندهي آن را جمع آوري و آن را زنده میکنیم. وقتی او این منظره را دید، گفت: میدانم که خدا بر هر چیزي تواناست؛ یعنی
هماکنون آرامش خاطر یافتم و مسألهي رستاخیز براي من به شکل محسوس حلّ شد. 2. مفسران قرآن در مورد اینکه این شخص
گفتهاند، امّا مشهور آن است « خِضر » و برخی « ارمیا » کدامیک از پیامبران بوده است احتمالات متفاوتی مطرح کردهاند؛ برخی او را
پیامبر بوده است که حدیثی از امام ص: 287 صادق علیه السلام نیز این مطلب را تأیید « عُزَیر » که او
3. اکثر مفسران گفتهاند که مقصود این آیه آن است که آن پیامبر یکصد سال مرده بود، سپس به صورت معجزه «1» . میکند
« سبات » آسایی زنده شد. ولی برخی از مفسران گفتهاند که این آیه اشاره به نوعی خواب عمیق است که دانشمندان امروزي آن را
مثل خواب زمستانی حیوانات یا خواب اصحاب کهف، امّا دلیلی بر این گفتار وجود ندارد و ظاهر آیه همان است که «2» ؛ مینامند
پیامبر مذکور واقعاً مرد و سپس به صورت خارق العادهاي زنده شد تا نشانهاي از رستاخیز باشد و این امر محالی نیست و از اینگونه
4. نوع غذاي آن پیامبر در این آیه مشخص نشده، امّا برخی از مفسران نوشتهاند که «3» . معجزات در قرآن مکرر یاد شده است
امّا الاغ که عمر «4» غذاي او انجیر و نوعی آب میوه بوده که بسیار زود فاسد میشود اما به قدرت خدا این غذاها باقی ماند
طولانیتري دارد، مرد و متلاشی شد، تا نهایت قدرتنمایی خدا را نشان دهد. 5. همهي این امور نشانهاي براي مردم است تا به
رستاخیز ایمان آورند و بدانند که گذشت زمان طولانی، خللی در قدرت خدا وارد نمیکند. 6. در حقیقت خدا با این کار صحنهاي
صفحه 89 از 119
از قیامت را به دنیا آورد و نمایش داد. گاهی نشان دادن یک چیز بهترین راه استدلال بر آن است. آري، این تفسیر قرآن مهر جلد
دوم، ص: 288 نمایش قرآنی میتواند دلیلی بر امکان معاد جسمانی و رجعت باشد. 7. پرسش آن شخص، در مورد اصل معاد نبود،
بلکه در حیرت بود که چگونه خدا این استخوانهاي پوسیده و پراکنده را جمع میکند و انسانها را زنده میکند. بنابراین، پرسش
اصلی او در مورد قدرت خدا بود و به همین دلیل خدا صحنهاي پدید آورد تا او به قدرت الهی پی ببرد و او در پایان گفت: اکنون
متوجه شدم که خدا بر هر چیزي تواناست و میتواند استخوانها را در رستاخیز جمعآوري و زنده سازد. آموزهها و پیامها: 1. با
مطالعهي ماجراهاي اعجازآمیز تاریخ، خداشناس و معادباور شوید. 2. گاهی خدا نشانههاي رستاخیز را به طور حسّی به افراد نشان
. میدهد (آنها را مطالعه کنید و معادباور شوید). 3. تردید در مورد چگونگی رستاخیز روا نیست که قدرت خدا نامحدود است. 4
گاهی یک ماجراي تاریخی نشانهاي اعجازآمیز براي همهي مردم است. *** قرآن کریم در آیهي دویست و شصتم سورهي بقره
پرسش حضرت ابراهیم علیه السلام را در مورد کیفیّت زنده شدن مردگان بیان میکند و میفرماید: 260 . وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبَّ أَرِنِی
کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَی قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَی وَلکِن لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ فَخُ ذْ أَرْبَعَۀً مِنَ الطَّیْرِ فَصُ رْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَی کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ
پروردگارا! به من بنماي چگونه » : جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِیَنَّکَ سَ عْیاً وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ و (یاد کن) هنگامی را که ابراهیم گفت
فرمود: «. آري، و لیکن [میخواهم که دلم آرامش یابد » : عرض کرد «!؟ و آیا ایمان نیاوردهاي » : فرمود «؟ مردگان را زنده میکنی
پس، چهار [نوع از پرندگان را بر گیر؛ و آنها را پیش خود قطعه قطعه کن (و درهم بیامیز)؛ سپس بر هر کوهی، قسمتی از آنها را »
قرار ده؛ بعد آنها را فرا ص: 289 خوان، شتابان به سویت میآیند. و بدان که خدا شکست ناپذیري فرزانه
است. نکتهها و اشارهها: 1. بسیاري از مفسران قرآن اینگونه حکایت کردهاند که: روزي ابراهیم علیه السلام از کنار دریایی
میگذشت. مرداري را دید که در کنار دریا افتاده و مقداري از آن داخل آب و مقداري دیگر در خشکی است و پرندگان و
حیوانات دریا و خشکی، از دو طرف، آن را طعمهي خود قرار دادهاند و حتی گاهی بر سر آن نزاع میکنند. دیدن این منظره ابراهیم
ابراهیم علیه السلام گفت: «1» ؟ علیه السلام را به فکر قیامت انداخت که مسألهي رستاخیز چنین انسانی چگونه خواهد شد
پروردگارا! به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده میکنی. خدا فرمود: مگر به این مطلب ایمان نداري؟ او پاسخ داد: ایمان
دارم لکن میخواهم اطمینان قلبی پیدا کنم. خداي متعال به او دستور داد که چهار پرنده بگیرد و گوشتهاي آنها را درهم بیامیزد؛
سپس آنها را چند قسمت کند و هر قسمت را بر سرکوهی بگذارد؛ بعد آنها را بخواند تا صحنهي رستاخیز را مشاهده کند. او چنین
تفسیر قرآن «2» . کرد و در نهایت تعجب دید که اجزاي مرغان از نقاط مختلف جمع شده، نزد او آمدند و زندگی را از سرگرفتند
مهر جلد دوم، ص: 290 پس از آنکه ابراهیم علیه السلام این صحنهي شگفتانگیز را دید به او وحی شد که این جریان را ببین و
بیپایان، مسألهي شناسایی « قدرت » و « علم » بدان که خدا بر هر چیز تواناست و اعمال او همه از روي حکمت است و با داشتن
اجزاي پراکندهي مردگان و جمعآوري آنها براي او مشکل نیست. 2. حضرت ابراهیم علیه السلام سبب درخواست خود را اطمینان و
آرامش قلبی خویش معرفی کرد. از این مطلب استفاده میشود که استدلالهاي علمی و منطقی، ممکن است یقین بیاورد، امّا گاهی
آرامش و اطمینان خاطر ایجاد نمیکند؛ چرا که استدلال عقل انسان را راضی میکند امّا دل و عواطف انسان را سیراب نمیکند و
آنچه میتواند عقل و دل را سیراب کند همان شهود عینی و مشاهدات حسّی است. 3. طبق برخی احادیث، این چهار مرغ، طاووس،
آن پرندگان به صورت اعجازآمیزي از سر کوهها با سرعت به سوي «. خروس، کبوتر و کلاغ بودند و بر ده کوه قرار داده شدند
4. ظاهر آیهي فوق و بسیاري از آیات قرآن که در مورد ص: 291 «2» . ابراهیم پرواز کردند، یا دویدند
5. در این آیه «1» . رستاخیز است، همان معاد جسمانی است؛ یعنی انسان با روح و بدن خویش در صحنهي قیامت حاضر میشود
ابراهیم علیه السلام پرسشی مطرح کرد، ولی خداي متعال براي او نمایشی تدارك دید؛ یعنی پاسخ او را به صورت عملی و با
نمایش زنده شدن مرغان داد. این مطلب به ما میآموزد که از وسایل تصویري و نمایشی براي محسوس کردن مسائل دینی استفاده
صفحه 90 از 119
کنیم. آموزهها و پیامها: 1. پرسشها و شبهات دینی خود را پنهان نکنید؛ آنها را مطرح کنید و پاسخ بطلبید. 2. (علاوه بر
3. از نمایش استدلالهاي عقلی،) به دنبال شهود عینی باشید، تا به اطمینان و آرامش دل برسید. ص: 292
براي بیان معارف دینی استفاده کنید. 4. با وجود قدرت و علم حکمتآمیز الهی، مشکلات معاد حل میشود. 5. با مطالعهي
ماجراهاي اعجازآمیز تاریخی معادباور شوید.